آیه1و2 سوره ی مبارکه ی حمد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (1)
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (2)
ترجمه:
به نام خدا که رحمتش بىاندازه استو مهربانىاش همیشگى.«1»
همه ستایشها، ویژه خدا ، مالک و مربّى جهانیان است .«2»
شرح آیه یکم
نکات:
در میان اقوام و ملل مختلف، رسم است که کارهاى مهم و با ارزش را به نام بزرگى از بزرگان خویش که مورد احترام و علاقهى آنهاست، شروع مىکنند تا آن کار میمون و مبارک گردد و به انجام رسد. البتّه آنان بر اساس اعتقادات صحیح یا فاسد خویش عمل مىکنند. گاهى به نام بتها وطاغوتها وگاهى با نام خدا و به دست اولیاى خدا، کار را شروع مىکنند. چنانکه در جنگ خندق، اوّلین کلنگ را رسول خداصلى الله علیه وآله بر زمین زد.(7)
«بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» سر آغاز کتاب الهى است. «بسماللَّه» نه تنها در ابتداى قرآن، بلکه در آغاز تمام کتابهاى آسمانى بوده است. در سر لوحهى کار و عمل همهى انبیا «بسماللَّه» قرار داشت. وقتى کشتى حضرت نوح در میان امواج طوفان به راه افتاد، نوح علیه السلام به یاران خود گفت: سوار شوید که «بسماللَّه مجراها و مرساها»(8) یعنى حرکت و توقّف این کشتى با نام خداست. حضرت سلیمانعلیه السلام نیز وقتى ملکه سبا را به ایمان فراخواند، دعوتنامه خود را با جملهى «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم»(9) آغاز نمود.
حضرت على علیه السلام فرمود: «بسماللَّه»، مایه برکت کارها و ترک آن موجب نافرجامى است. همچنین آن حضرت به شخصى که جملهى «بسماللَّه» را مىنوشت، فرمود: «جَوِّدها» آنرا نیکو بنویس.(10)
بر زبان آوردن «بسماللَّه» در شروع هر کارى سفارش شده است؛ در خوردن و خوابیدن ونوشتن، سوارشدن بر مرکب ومسافرت وبسیارى کارهاى دیگر. حتّى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، مصرف گوشت آن حرام است و این رمز آن است که خوراک انسانهاى هدفدار و موحّد نیز باید جهت الهى داشته باشد.
در حدیث مىخوانیم: «بسماللَّه» را فراموش نکن، حتّى در نوشتن یک بیت شعر. و روایاتى در پاداش کسى که اوّلین بار «بسماللَّه» را به کودک یاد بدهد، وارد شده است.(11)
سؤال: چرا در شروع هر کارى «بسماللَّه» سفارش شده است؟
پاسخ: «بسماللَّه» آرم ونشانهى مسلمانى است وباید همه کارهاى او رنگ الهى داشته باشد. همان گونه که محصولات و کالاهاى ساخت یک کارخانه، آرم و علامت آن کارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزیى باشد یا کلّى. مثلاً یک کارخانه چینى سازى، علامت خود را روى تمام ظروف مىزند، خواه ظرفهاى بزرگ باشد یا ظرفهاى کوچک. یا اینکه پرچم هر کشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگانهاى آن کشور است و هم بر فراز کشتىهاى آن کشور در دریاها، و هم بر روى میز ادارى کارمندان.
سؤال: آیا «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» آیهاى مستقل است؟
پاسخ: به اعتقاد اهلبیت رسول اللّهعلیهم السلام که صد سال سابقه بر سایر رهبران فقهى مذاهب دارند و در راه خدا به شهادت رسیده و در قرآن نیز عصمت و پاکى آنها به صراحت بیان شده است، آیه «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم» آیهاى مستقل و جزء قرآن است. فخر رازى در تفسیر خویش شانزده دلیل آورده که «بسماللَّه» جزء سوره است. آلوسى نیز همین اعتقاد را دارد. در مسند احمد نیز «بسماللَّه» جزء سوره شمرده شده است.(12) برخى از افراد که بسماللَّه را جزء سوره ندانسته و یا در نماز آن را ترک کردهاند، مورد اعتراض واقع شدهاند. در مستدرک حاکم آمده است: روزى معاویه در نماز «بسماللَّه» نگفت، مردم به او اعتراض کردند که «أسرقت أم نَیستَ»، آیه را دزدیدى یا فراموش کردى؟!(13)
امامان معصومعلیهم السلام اصرار داشتند که در نماز، بسماللَّه را بلند بگویند. امام باقرعلیه السلام در مورد کسانى که «بسماللَّه» را در نماز نمىخواندند و یا جزء سوره نمىشمردند، مىفرمود: «سَرقوا اکرم آیة»(14) بهترین آیه قرآن را به سرقت بردند. در سنن بیهقى در ضمن حدیثى آمده است: چرا بعضى «بسماللَّه» را جزء سوره قرار ندادهاند!(15)
شهید مطهّرىقدس سره در تفسیر سوره حمد، ابن عباس، عاصم، کسایى، ابنعمر، ابنزبیر، عطاء، ابنطاووس، فخررازى وسیوطى را از جمله کسانى معرّفى مىکند که بسم اللَّه را جزء سوره مىدانستند.
در تفسیر قرطبى از امام صادقعلیه السلام نقل شده است: «بسماللَّه» تاج سورههاست. تنها در آغاز سوره برائت (سوره توبه) «بسماللَّه» نیامده و این به فرموده حضرت على علیه السلام به خاطر آن است که «بسماللَّه» کلمه امان و رحمت است، واعلام برائت از کفّار و مشرکان، با اظهار محبّت ورحمت سازگار نیست.(16)
سیماى «بسم اللّه»
1. «بسماللَّه» نشانگر رنگ وصبغهى الهى وبیانگر جهتگیرى توحیدى ماست.(17)
2. «بسماللَّه» رمز توحید است وذکر نام دیگران به جاى آن رمز کفر، و قرین کردن نام خدا بانام دیگران، نشانهى شرک. نه در کنار نام خدا، نام دیگرى را ببریم ونه به جاى نام او.(18)
3. «بسماللَّه» رمز بقا ودوام است. زیرا هرچه رنگ خدایى نداشته باشد، فانى است.(19)
4. «بسماللَّه» رمز عشق به خدا وتوکّل به اوست. به کسىکه رحمان و رحیم است عشق مىورزیم و کارمان را با توکّل به او آغاز مىکنیم، که بردن نام او سبب جلب رحمت است.
5. «بسماللَّه» رمز خروج از تکبّر و اظهار عجز به درگاه الهى است.
6. «بسماللَّه» گام اوّل در مسیر بندگى و عبودیّت است.
7. «بسماللَّه» مایه فرار شیطان است. کسى که خدا را همراه داشت، شیطان در او مؤثّر نمىافتد.
8. «بسماللَّه» عامل قداست یافتن کارها و بیمه کردن آنهاست.
9. «بسماللَّه» ذکر خداست، یعنى خدایا! من تو را فراموش نکردهام.
10. «بسماللَّه» بیانگر انگیزه ماست، یعنى خدایا هدفم تو هستى نه مردم، نه طاغوتها ونه جلوهها و نه هوسها.
11. امام رضاعلیه السلام فرمود: «بسماللَّه» به اسم اعظم الهى، از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است.(20)
پیام ها:
1- «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» در آغاز سوره، رمز آن است که مطالب سوره، از مبدأ حقّ و مظهر رحمت نازل شده است.
2- «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» در آغاز کتاب آسمانى، یعنى هدایت تنها با استعانت از او محقّق مىشود.(21)
3- «بسماللَّه» کلامى که سخن خداوند با مردم و سخن مردم با خدا، با آن شروع مىشود.
4- رحمت الهى همچون ذات او ابدى و همیشگى است. «اللَّه الرّحمن الرّحیم»
5 - بیان رحمت الهى در قالبهاى گوناگون، نشانهى اصرار بر رحمت است. (هم قالب «رحمن»، هم قالب «رحیم») «الرّحمن الرّحیم»
6- شاید آوردن کلمه رحمان و رحیم در آغاز کتاب، نشانه این باشد که قرآن جلوهاى از رحمت الهى است، همان گونه که اصل آفرینش و بعثت جلوه لطف ورحمت اوست. «الرّحمن الرّحیم»
شرح آیه دوم
نکات:
«ربّ» به کسى گفته مىشود که هم مالک وصاحب چیزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد.
خداوند هم صاحب حقیقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حرکت تکاملى دارد و در مسیرى که خداوند معیّن کرده، هدایت مىشود.
علاوه بر سوره حمد، چهار سورهى انعام، کهف، سبأ وفاطر نیز با جمله «الحمدللّه» آغاز گردیده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «ربّ العالمین» آمده است.
مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت واحسان دیگران، زبان به تشکّر مىگشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایستهى ستایش وبه خاطر احسانها و نعمتهایش، لایق شکرگزارى است.
«الحمدللّه»، بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هرجا، با هر زبانى، هرگونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمهى آن را ستایش مىکند. البتّه حمد خداوند منافاتى با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خداوند و در خط و مسیر او باشد.
خداوند، پروردگار همهى آفریدههاست. «و هو ربّ کلّ شىء»(22) آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست. «ربّ السّموات والارض و مابینهما»(23) حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: «من الجمادات والحیوانات»؛ او پروردگار جاندار و بىجان است. «له الخلق والامر تبارکاللّه ربّ العالمین» هم آفرینش از اوست و هم ادارهى آن، و او مربى و پرورش دهندهى همه است.(24)
مراد از «عالَمین» یا فقط انسانها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أوَ لم ننهک عن العالمین» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نکردیم؟ و یا مراد همهى عوالم هستى است. «عالَم» به معناى مخلوقات و «عالَمین» به معناى تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده مىشود که تمام هستى یک پروردگار دارد و آنچه در جاهلیت و در میان بعضى از ملّتها اعتقاد داشتند که براى هر نوع از پدیدهها خدایى است و آن را مدبّر و ربّ النّوع آن مىپنداشتند، باطل است.
پیام ها:
1- همه ستایشها براى اوست. «الحمدللَّه»(25)
2- خداوند در تربیت و رشد هستى اجبارى ندارد. زیرا حمد براى کارهاى غیر اجبارى است. «الحمدللَّه»
3- همه هستى زیباست و تدبیر همه هستى نیکوست. زیرا حمد براى زیبایى و نیکویى است. «الحمدللَّه»
4- دلیل ستایش ما، پروردگارى اوست. «الحمدللَّه ربّ العالمین»
5 - رابطهى خداوند با مخلوقات، رابطهى دائمى و تنگاتنگ است. «ربّ العالمین» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مىکند و مىرود، ولى مربّى باید هر لحظه نظارت داشته باشد.)
6- همهى هستى، تحت تربیت خداوند یکتاست. «ربّ العالمین»
7- امکان رشد و تربیت، در همهى موجودات وجود دارد. «ربّ العالمین»
8 - خداوند هم انسانها را با راهنمایى انبیا تربیت مىکند، (تربیت تشریعى) و هم جمادات ونباتات وحیوانات را رشد وپرورش مىدهد. (تربیت تکوینى) «ربّ العالمین»
9- مؤمنان در آغاز کتاب (قرآن) با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الحمدللّه ربّ العالمین» مىگویند و در پایان کار در بهشت نیز، همان شعار را مىدهند که «آخر دعواهم أن الحمدللّه ربّ العالمین»(26)
سیماى سوره حمد
سورهى حمد که نام دیگرش «فاتحة الکتاب» است، هفت آیه دارد(1) وتنها سورهاى است که بر هر مسلمانى واجب است روزانه ده بار آن را در نمازهاى شبانه روزى بخواند و در صورت ترک عمدى نماز او باطل است. «لاصلاة الاّ بفاتحة الکتاب»(2)
بنا به روایت جابربن عبداللّه انصارى از رسول اکرم صلى الله علیه وآله: این سوره بهترین سورههاى قرآن است. و به نقل ابن عباس؛ سورهى حمد اساس قرآن است. در حدیث نیز آمده است: اگر هفتاد مرتبه این سوره را بر مرده خواندید و زنده شد، تعجّب نکنید.(3)
از نامگذارى این سوره به «فاتحة الکتاب» توسط پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله،(4) معلوم مىشود که تمام آیات قرآن در زمان رسول خداصلى الله علیه وآله جمع آورى شده و به صورت کتاب در آمده است و به امر ایشان این سوره در آغاز و شروع کتاب (قرآن) قرار گرفته است.
همچنین در حدیث ثقلین مىخوانیم که پیامبرصلى الله علیه وآله فرمود: «انّى تارک فیکم الثقلَین کتاب اللَّه و عترتى»(5) من دو چیز گرانبها در میان شما مىگذارم، کتاب خدا و خاندانم. از این حدیث نیز معلوم مىشود که آیات الهى در زمان پیامبرصلى الله علیه وآله به صورت «کتاب اللّه» جمع آورى شده و به همین نام در میان مسلمانان معروف و مشهور بوده است.
آیات سورهى مبارکه فاتحه، اشاراتى در بارهى خداوند و صفات او، مسأله معاد، شناخت و درخواست رهروى در راه حقّ و قبول حاکمیت و ربوبیّت خداوند دارد. همچنین به ادامهى راه اولیاى خدا، ابراز علاقه واز گمراهان و غضبشدگان اعلام بیزارى و انزجار شده است.
سورهى حمد - همانند خود قرآن - مایهى شفاست، هم شفاى دردهاى جسمانى و هم شفاى بیمارىهاى روحى.(6)
درسهاى تربیتى سورهى حمد
قبل از تفسسیر سوره حمد سیمایى از درسهاى این سوره را ترسیم نموده و در صفحات بعد به شرح آن مىپردازیم؛
1- انسان در تلاوت سورهى حمد با «بسماللَّه» از غیر خدا قطع امید مىکند.
2- با «ربّ العالمین» و «مالک یوم الدین» احساس مىکند که مربوب و مملوک است و خودخواهى و غرور را کنار مىگذارد.
3- با کلمه «عالمین» میان خود و تمام هستى ارتباط برقرار مىکند.
4- با «الرّحمن الرّحیم» خود را در سایه لطف او مىداند.
5 - با «مالک یوم الدین» غفلتش از آینده زدوده مىشود.
6- با گفتن «ایّاک نعبد» ریا و شهرت طلبى را زایل مىکند.
7- با «ایّاک نستعین» از ابرقدرتها نمىهراسد.
8 - از «انعمت» مىفهمد که نعمتها به دست اوست.
9- با «اهدنا» رهسپارى در راه حقّ و طریق مستقیم را درخواست مىکند.
10- در «صراط الّذین انعمت علیهم» همبستگى خود را با پیروان حقّ اعلام مىکند.
11- با «غیر المغضوب علیهم» و «لا الضّالّین» بیزارى و برائت از باطل و اهل باطل را ابراز مىدارد.